غار تنهایی من....

فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى...

غار تنهایی من....

فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى...

۳۱
مرداد

1. داشتم توی آشپزخانه با کاترینا حرف میزدم،

پرسیدم شما چند تا بچه هستین؟

گفت: "یکی، همه هم سن و سال های من تک فززندند، چون دولت قانونی را وضع کرد که برای بیش از یک بچه باید پول پرداخته شود! اما پدر بزرگم 8 تا بچه داشته! تازه پول کافی هم برای بزرگ کردن آن همه بچه نداشته اند!"

گفت:‌"برای نسل های بعد به دلیل قوانین حقوق بشر، دیگر دولت نمیتواند برای بچه ی بیشتر جریمه کند و همه آزادند!"

به من گفت تو چرا اینقدر میروی توی ازمایشگاه! 

گفتم: "تو نمیدونی هم وطن های خودت چه جوری از سحر تا نیمه شب توی ازمایشگاهن!"

گفت: "نه! همه این طوری نیستند! فقط بعضی خوره ی کتابند! "

بعد گفت: "تو فکر میکنی اونا بازدهشون بیشتره؟ قطعا نه! این فقط یه عادته که خوره ی کتاب باشن!"

هر چه بیشتر حرف میزنیم بیشتر میفهمم فارغ از هر دین و مرز و فرهنگی، ادم ها شبیه همند!

  • بانو ...