جمعه عصر...
جمعه روز دلگیری بود...
نمیدونم چرا...
شاید چون رییس باز بهم یاداوری کرد که ایرانیم و باید گرین کارت داشته باشم تا کارم تضمین بشه...
رسیدم خونه...کلید رو انداختم تو صندوق پستی و دیدم نامه رسیده...نامه ای که فکر میکردم شروعی باشه بر ارامش...
وقتی رسیدم بالا و بازش کردم دیدم رو کارتم نوشته حق سفر نداری....
و بعد همه امیدم به ناامیدی تبدیل شد...
فکر اینجاشو نکرده بودم....خبر داده بودم به خونواده که شب یلدا کنارشونم....
حالم بد بود...شب کابوس دیده بودم...کابوس همیشگی...یکی تو خونه بود...یه غریبه...من با صدای فریاد خودم از خواب پریده بودم...چراغا رو روشن گذاشته بودم....
تمام روز بعدش تهوع امونم رو بریده بود....
امروز دکتر دانشگاه زنگ زد...که تحقیقات نشون میده بین بی خوابی ناشی از استرس و تهوع رابطه ای هست...وقتی بدن به استرس واکنش شدید نشون بده سیستم ایمنی فعال میشه...و یکی از کارهای این سیستم ایمنی ترشح هورمونی هست که منجر به حالات بیماری و تهوع شدید میشه.... ۵ ساله هی میرم دکتر و میگم بی خوابی به من تهوع میده و همه میخندن....
میگذره این روزا هم...اما چگونه چگونه....
- ۰۳/۰۷/۱۶
من شبای امتحان که بیخواب میشدم حالت تهوع بهم دست میداد.