غار تنهایی من....

فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى...

غار تنهایی من....

فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى...

شب های روشن

چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۳ ب.ظ

ماه تو شروع شده،

امروز دختر تونسی خندان و خوشحال آمد سمت من و گفت: "ramadan mubarak"

و من، امشب، به یاد تو، به یاد همه ی آدم هایی که جز تو کسی را ندارند، 

کنار رودخانه ی سای کونگ، نشستم و گریه کردم...


آیا، آیا، آیا، تو هم به یاد ما و تنهایی عظیممان، گریه کرده ای؟!

آیا، تو آغوشت برای ما باز است وقتی که بی قرار و مضطرب، از ظلم هم جنسانمان، از خودخواهی و بی رحمی آدم ها در حق یکدیگر، راهی جز تو نداریم؟


  • بانو ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">